۲۴ بهمن ۱۳۸۷



من براي تمام شب‌هايي كه بدون تو بي‌قرار بودم و در آغوشت مي‌گريستم مديونم و خوشبخت. مديون به نبودنم در بودنت و خوشبخت به بودنِ هميشه‌ات.



لحظه‌اي بخند و بعد نظاره‌گر باش رنگين كمان را در اين شهر بي‌آفتاب....دلم لك زده براي رنگين‌كمان، لحظه‌اي بخند در اين روزهاي باراني.

در تمام اين روزهاي كشدار و سخت، نگاه تو زنده‌ام نگاه مي‌دارد، به نگاه آخر تمام آدم‌ها به آسمان قسم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر